حقیقت دور

حقیقت دور

جایی زندگی می کنیم ک هر چند وقت یک بار باید عده ای از ما عکس های پروفایلمان را عوض کنیم و بنویسیم

آذربایجان تسلیت

تهران تسلیت

پلاسکو تسلیت

کرمانشاه تسلیت

و حالا

کردستان تسلیت

حادثه است دیگر ، اینجاها اتفافی بیشتر اتفاق ها اتفاق میفتند

ما هم که تنها کاری که بلدیم را خوب انجام می دهیم

تسلیت

نوشته شده در چهارشنبه بیستم تیر ۱۳۹۷ساعت 22:16 توسط mahsa|

فقط کافی است یک روز از رفتنت بگذرد تا جای خالی همه که تو پرش می کنی پیدا شود و من مثل همیشه آنقدر خشمگین هستم که ناراحتیم را عمقش پنهان می کنم من با عواقب انتخاب خودم رو به رو می شوم همه ما با عواقب انتخاب هایمان رو به رو می شویم و جای خالی آنهایی که به سمت این حال و روز سوقمان دادند را حس خواهیم کرد من می دانستم که آنها این روزها نخواهند بود از انتخابم هم خیلی پشیمان نیستم ولی جای خالی های اینچنینی سخت حس می شوند نمی خواهم انتخابم را به جای من زندگی کنند فقط می خواهم نقش خودشان را بازی کنند 

از آن دسته زندگی هایی است که همه در حسرتش هستند و شخصیتی که همه نفوذناپذیر می بینند

ولی تنهاست اگر تو نباشی تنهاست گرچه هیچوقت تو را برای پر کردن تنهاییش نخواست آهسته و بی کلام با انبوهی از مکالمات ذهنی عاشقت شد آرام آرام عادت کرد و رویای بودن با تو را در سر پروراند آنروزها فکر نمی کرد که حتا از این هم عاشق تر می شود 

و این از آن انتخاب هایی است که کسی سوقش نداد خودش انتخاب کرد ...

نوشته شده در شنبه نهم تیر ۱۳۹۷ساعت 21:2 توسط mahsa|

از در که بیرون می آید طبق روال معمول دورش جمع می شوند تا سوالات را بپرسند و من بدون آنکه رویم را برگردانم بدون آنکه سرم را بالا بیاورم سرجایم می ایستم فاجعه جایی است که ملیکا به سمتش می رود و من تنها می مانم و وقتی تنها می مانی بیشتر جلب توجه می کنی 

میان سوال تکراری ذهنم که چرا ملیکا تنهایت گذاشت صدایش را می شنوم صدایش بلند است و من می دانم که صدای صحبت کردن لعنتی اش بلند نیست این یعنی از قصد بلند صحبت می کند ولی من حتا یک کلمه هم نمی شنوم یعنی می شنوم ولی ذهنم کلمات را رمزگشایی نمی کند همچنان سرم به سمت گوشی پایین است که ملیکا برمی گردد.

نوشته شده در شنبه دوم تیر ۱۳۹۷ساعت 13:41 توسط mahsa|


آخرين مطالب
» داستان
» ای غریبه تو برام آشناترینی
» اینجاست
» دختری که کنار ساحل دراز کشیده بود
» ت
» دختری که سرش را روی شانه ی تو گذاشته بود
» کمی ساکت تر کمی آرام تر
» ت
» عقبتر
» مادر
قالب برای بلاگ