حقیقت دور

حقیقت دور

فرقی نمی کند چقدر منطقی یا چقدر آگاهانه به خودت هشدار بدهی ک در این آخرین روزها حداکثر تلاشت را بکن

وقتی هورمونها تمام می شوند آشفتگی دوباره شروع می شود و حیوان بودنت را بیشتر به رخ می کشد

تمام من با سرعت به سمت تخریب می رود چه بخواند چه نخواند

از این نوسان هر روزه بیزارم

در حال لحظه شماری برای تمام شدن و ترک کردنم

چند روز طولانی بخوابم بلکه درست شود

می گویند به احساسات توجه نکن تغییر خواهد کرد

ولی من بدنم دیگر باخته

تاوان تصمیمات اشتباه پی در پی

و مواجهه با تغییر نظر درباره همین تصمیم ها در روز و شب

به سبب دوپامین

به سبب عملکرد وابسته

به سبب اعتیاد

به سبب اضافه شدن یک ریسک فاکتور جدید برای خودکشی

و خوابیدن با خیال تمام شدن

سیاهی و رهایی

سیاهی و پایان درد

سیاهی و عدم نیاز به تلاش بیشتر

از قوی بودن خسته ام

و بازی اصلی درست بعد از این آخر هفته تازه شروع خواهد شد

شبها برای بعد آن

و روزها برای آن

تلاش بی وقفه ای که تبدیل به دردی بزرگ شده

کاش زودتر تمام شود

و کاش اصلا تمام نشود

نوشته شده در یکشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۴ساعت 0:54 توسط mahsa|


آخرين مطالب
» داستان
» ای غریبه تو برام آشناترینی
» اینجاست
» دختری که کنار ساحل دراز کشیده بود
» ت
» دختری که سرش را روی شانه ی تو گذاشته بود
» کمی ساکت تر کمی آرام تر
» ت
» عقبتر
» مادر
قالب برای بلاگ