حقیقت دور

حقیقت دور

هر سال روز تولدم می نوشتم

امسال نشد انگار فرصت کوتاه بود

بعد از ۷۲ ساعت کشیک ۳ تا کار اساسی کردم 

خوابیدم 

از شدت ضعف بیدار شدم غذا خوردم

حمام

و ناگهان تمام روز گذشته بود

خواستم روز خاصی باشد ولی نبود 

مهم نبود

من ۲۶ ساله شدم

و دنیا به سرعت در جریان بود.

نوشته شده در یکشنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۰ساعت 1:51 توسط mahsa|


آخرين مطالب
» داستان
» ای غریبه تو برام آشناترینی
» اینجاست
» دختری که کنار ساحل دراز کشیده بود
» ت
» دختری که سرش را روی شانه ی تو گذاشته بود
» کمی ساکت تر کمی آرام تر
» ت
» عقبتر
» مادر
قالب برای بلاگ